یادداشت
یادداشت

یادداشت

نقش منفی

گاهی، در بعضی صحنه ها، موسیقی سعی می کند تماشاگر را به هیجان بیاورد، کنش ها را توضیح بدهد و برداشت تماشاگر از آن ها را کنترل و جهت دهی کند. درست همین جاها موسیقی به فیلم آسیب می زند و زائد به نظر می آید. تماشاگر بی نیاز از آن هیجان کاذب و آن دستگیری است. موسیقی درباره ریونوسکه قضاوت می کند و بی طرفیِ مخاطب را از بین می برد و عمق را از شخصیت و آن چه بر او می گذرد می گیرد. خوشبختانه، غیبت موسیقی یا حضورِ  مختصرِ موسیقیِ خلوت و سنتیِ ژاپنی در بخش های دیگر و شاید مهم ترِ فیلم ، عکس این کار را انجام می دهند.



The sword of doom/ Dai-bosatsu T?ge( Kihachi Okamoto)- 1966 

نظرات 4 + ارسال نظر
سینوش سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 14:16

دیدمش!
قدرت به تنهایی چقدر ضعیفه!
رینوسکه اول فیلم میگه که من تو این دنیا جز به شمشیرم اعتماد ندارم و چند لحظه بعد به زنه میگه: ارزش یه شمشیرزن به مهارتشه و ارزش یه زن به عفتش ازش میخاد که برای اینکه تقاضاشو برآورده کنه اما زن فراموش کرد که او تنها به شمشیرش اعتماد میکنه و قولی که میده الکیه!

همین طور که این شمشیر برهنه ایام رو طی میکنه به کلاس شمشیر زنی شیمادا میره ، و شیمادا انگار که میترسه و میدونه شکست میخوره درخواست رینوسکه رو رد میکنه!و رینوسکه با پوز خندی خرسند از مهارت و قدرت ازلی خودشه تا اینکه در صحنه ای که هنر و قدرت شیمادا را میبینه به اعتماد بنفسش خدشه وارد میشه...
و در همین حین وقتی از آسیابان میشنوه که پدرش راز و رمز شکستش رو به برادر شوهر هاما(زن حال حاضرش) گفته و ازش خواسته رینوسکه رو بکشه...
اما این رینوسکه که تنها به شمشیر و قدرتش اعتماد داره همون شبی که شاگرد شیمادا درخواست مبارزه ازش میکنه و قبلها هم خودش مشتاق بوده به کشتنش، نمیره!
آغاز جنون قدرت ازلیه!
زمانی که نوه اولین کسی که کشته بود رو دید دونه دونه روح همه کسایی که کشته بود رو دید و با تمام وجود باز به کمک شمشیری که اون رو به این جنون رسونده بود خواست همه گذشته و حال و آینده را پاک کنه!
بیچاره تنها با تلنگری با خاک یکسان شد!
البته معلومم نیست مرد یا نه ولی هر چی شد نابود شد

چه خوب!
برداشتهای من متفاوته.
ریونوسکه تا پایان جز به شمشیرش به چیزی اعتماد نداره که این یعنی جز به خودش چون این دو تا با هم یکی شده ن.
قولش به هاما(زنه) الکی نیست و زیرش نمیزنه یا موقعیتش پیش نمیاد که زیر قول بزنه. مسابقه مساوی تمام میشه. داور اعلام ترک زمین می کنه. بونوجو(حریف) بعد از پایان مسابقه حمله می کنه که این دیگه دوئله و از حوزه قول خارجه.
ریونوسکه از قدرت شیمادا به وحشت نمیفته از حرف شیماداست که دچار تردید میشه و اون اعتماد به شمشیر/خودش متزلزل میشه. صحنه اول رو یادت بیار! ریونوسکه خودش رو خدا میبینه. وقتی پیرمرد پیش خدا دعای مرگ میکنه ریونوسکه اجابتش می کنه. ولی شیمادا او و شمشیرش رو میذاره تو جایگاه شیطان.
شب قبل از مبارزه، ریونوسکه هاما رو می کشه و هاما میگه جونش رو به جای جون هیوما(برادر بونوجو/شاگرد شیمادا)؛ در واقع ریونوسکه با شمشیر خودش این جا به جایی جانها رو انجام داده و بهش اعتمااد داره!
دیدن نوه پیرمرد بازگشت به اولِ دایره است! ریونوسکه همه چیز ر و باز مرور می کنه، پاک نمی کنه! شکست ناپذیره؛ کماله؛ جاودانه؛ و تنهاست. این اون جنون رو تولید می کنه.
این که معلوم نیست مرد همون نماینده جاودانگیشه و عذابی بزرگتر از این وجود نداره.
+حاشیه: توی داستانی که ازش فیلم اقتباس شده ، مطمئنیم که ریونوسکه نمی میره.

سینوش سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 16:46

آره آره
انگار که حرفای تو مستند تره من کانال دیگه ای گرفتم
چقدر این تیکه رو قشنگ دیدی "شیمادا او و شمشیرش رو میذاره تو جایگاه شیطان. "
الان یادم افتادم رینوسکه یه جا میگه زندگی کردن از مردن خیلی سختره
چه فلسفه جالبی دارن ژاپنی ها در برابر مرگ و زندگی!
______
انگار که خدا برای فرار از این جنون تنهایی شیطان رو خودش آفرید

یه جایی خوندم ژاپنیا اینقدر از کمال می ترسن که همیشه یه گوشه از ساختمون هاشون رو ناتمام نگه می دارن!
____
اینم تعبیر خیلی جالبیه.

سینوش سه‌شنبه 29 تیر 1395 ساعت 22:44

لطفا تو این مایه فیلم ها معرفی کن که باز در موردش بتونیم حرف بزنیم

ژاپنی؟ سامورایی؟ مضمونی؟...
اولین فیلم از مجموعه زاتویچی الان میاد به ذهنم. تو برچسب دهه ۱۹۶۰ پیداش می کنی. + نمی دونم چرا «وضعیت بشری» کوبایاشی هم تو ذهنم وول میخوره در حالی که فقط تاتسویا ناکادای به این یکی فیلم ربطش میده! +سامورایی(ژان پیر ملویل)+سه گانه infernal affairs هنگ کنگی. دو تا کارگردان داره : آلن مک و اندرو لو گمونم

سینوش چهارشنبه 30 تیر 1395 ساعت 16:40

زاتوچی و وضعیت بشری رو میبینم

منم می بینم پس.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد