وقایع و احتمالات

انگار مبارزه پنهانِ ضد دیکتاتوری، از همان نخستین روز شکل گیریِ تمرین نقد و نگاه و وضع قانونِ مستبدانه انتخاب فیلم از مجموعه پیش تر غربال شده ای، تقریبا (یعنی استثناهایی هم وجود داشت) تمامی انتخاب کنندگان، همت کردند و به ظرافت، هر آن چه را که چندان مورد پسندِ قانونگذارِ صاحب فیلتر نبود از آن میان برگزیدند تا او را به شکنجه باز دیدنِ دوست نداشتنی هایش و شرحی بر آن ها نوشتن (تقریبا بی مخاطب-که باز یعنی استثنا هم هست)، مکافات کنند. برای همان شانسِ مختصرِ قریب به صفرِ مخاطبی داشتن و حرفی زدن و مهم تر، برای قولی و قراری که بود، خب باز دیده می شدند و حرف هایی هم زده می شد؛ اما امروز که دیگر به تحقیق و به معنای کلمه، دیکتاتور تنهاست در آن هفته تحت حکومتش، برای خودش می بیند و برای خودش می نویسد و قرار را با خودش دارد، خب می تواند دست از شکنجه خودش بردارد! بین آن تعداد از ساخته های پرشمارِ کوروساوای استاد که دیکتاتور دیده، فقط تماشای یکی، آزار بوده و دوست نداشتنی: مادادایو.

خب، با در نظر گرفتن جمیع شرایط، از جمله وجود دو یادداشت مرتبط با این فیلم( یکی گربه ها و جاها و دیگری sensei یعنی استاد) در آرشیوِ این وبلاگ، دیکتاتور، عزم جزم دارد به باز ندیدنش و باز ننوشتن از آن. دلیلی هم برای بالا بردنِ هیجانِ دراماتیک و تولیدِ تعلیق تا دو هفته و اعلامِ به وقتش نمی بیند. آن روز بماند برای مخاطب و همراهِ احتمالیِ تمرینِ نقد و نگاه که میلِ ظهورِ ناگهانِ پس از غیبتِ 3 ماهه کند!

از آن جا که مادادایو آخرین فیلم موجود در جدول است و خب جور کردن و تماشا کردنِ بسیاری فیلم هایی که سالی را در جدول گذرانده اند، هنوز هم هفته ها وقت می برد، امروز فیلم وارد جدول کردن یعنی سالی انتظارِ به دست آمدنِ احتمالی اش  را کشیدن. پس انگار اینجا(یا در سه شنبه 10 آذر) پرونده فیلمِ تمرین نقد بسته می شود. باز بود این دیکتاتور باز هم حاضری می زند، بسته شد، "حیف" می گوید عینِ همه هفته های باز بودنِ یک نفره اش.

نظرات 2 + ارسال نظر
مژگان سه‌شنبه 26 آبان 1394 ساعت 12:00 http://cinemazendegi.blogsky.com/

سلام

نمی دونم چرا با خوندن یادداشتتون +یاد سینمای اروپای شرقی افتادم+ شایدم به خاطر موسیقی وبلاگم باشه که یکی از تراک های موسیقی متن ( فیلم حکومت نظامی هستش)+ همزمان یاد چاپلینُ دیکتاتور بزرگشم افتادم
+++

+ قبلا سینمای شرقُ مخصوصا ژاپنُ دوست نداشتم+ ولی از وقتی کیم کی دوکُ دنبال کردمُ به سینمای کی دوکُ کُره علاقمند شدم + نظرم درباره سینمای ژاپن هم تغییر کرده. یکم بهتر می تونم دوستش داشته باشم. فقط یه کم
+ من زیاد فیلم می بینمُ توی دنیا فیلم خوبی نیست که ساخته بشهُ من پیداش نکنمُ نبینم. لیست بلند بالایی هم از فیلم های جدید دارم که اگه وقت کنمُ حوصله داشته باشم تو وبلاگم معرفی می کنم.+ چند وقت پیشا یک فیلم دیدم به اسم (Mongol.The.Rise.Of.Genghis.Khan.) این فیلم خیلی خیلی زیبا بودش+ محصول روسیه بودش به کارگردانی Sergey Bodrov++++
+ این فیلم به زندگی ازکودکی تا پادشاهی تیموچین ( چنگیزخان) مغول می پردازه.+++با همه خشونت ها و بدویتی که تو اون سرزمین بوده+ لانگ شات های خیلی خیلی زیبا ازاسب دوانیُ دشت طبیعت داره. زندگی ساده مردمُ غارتُ چپاولُ رسمُ رسومات مغولیُ جنگُ خیلی خوب به تصویر می کشه... کارگردان روسی که تا حالا باهاش آشنا نبودم + اون سرزمین بُزرگُ وحشیُ با تمام قوانین وحشیُ سختشُ با همه زیبایی های طبیعی ش+++ خیلی خوب نشونم دادش.
+ بعدش که این فیلمُ دیدم باز یکم بیشتر به این نوع سینما علاقند شدم.

سلام
شاید چون ما دیکتاتورای بزرگ خیلی شبیه همیم
+ شاید کم کم رفاقتتون بیشتر از یه کم شد.
++مرسی بابت معرفی فیلم. منم این کارگردان رو نمیشناسم اما شاید به لطف شما در آینده نزدیک بشناسم...

هم چراغ پنج‌شنبه 28 آبان 1394 ساعت 23:00

من جدول زمستان رو تهیه کرده ام با دو فیلم که می تونستم خودم انتخابش کنم، و انتخاب هم شده، فقط فرصت نشده جدول رو بذارم... به زودی جدول زمستان رو می ذارم، اما فکر می کنم برای هفته های خالیش، هم تو داستان و هم تو بخش فیلم هیچ انتخاب کننده ای نمونده جز من و تو... بنابراین اگه بقیه زمستون رو بخوایم ادامه بدیم، فکر کنم دیگه نمیشه منتظر هفت تا نقد بمونیم و باید دست به انتخاب فیلم بزنیم، همون کاری که این هفته پیش من مجبور شدم برای داستان انجام بدم.

پس دست به انتخاب میزنیم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد