اتوره اسکولا، در ایران صاحب آن اندازه از نام نیست که بعدِ درگذشتش تصویرش بشود کاغذ دیواریِ صفحات مجازی، دیالوگ فیلمش بشود پیامکِ واجبِ توی هر تلفنِ توی هر جیب، فیلم هایش بیایند روی صفحه اولِ سایت های مرجع دانلود فیلم و توی کیف های عرضه کننده های این کالای فرهنگی؛ یا اصلا خبرِ درگذشتش بشود breaking news گروه های توی شبکه های اجتماعی. امروز، فردای روز مرگش هنوز نامش به گوشِ عده زیادی از فیلم بین های فارسی زبان، ناآشناست. او، "یک روز بخصوص" را برای ما و آیندگانمان ساخته است : نگاهی به درونِ فاشیسم، به درون رادیو، به درونِ انسان و تنهاییش؛ تصویری از ندیدنی ها و چشمی که نداشته ایم. نامش را بدانیم.
Una giornata particolare/A special day(Ettore Scola)-1977
جایی مردِ فیلم، زنِ فیلم را "Lei"(به معنی شمای مفرد که در دستور زبان از قوانین سوم شخص مفرد تبعیت می کند)، خطاب می کند. زن معترض می شود که این کلمه ممنوع است (در طول حاکمیت موسولینی ممنوعیت های جالب تر از این هم پیدا می کنید) و باید "voi" (به معنای شمای جمع و پیرو قوانین دوم شخص جمع) به کار برده شود. مرد فیلم می گوید که پس از این به بعد "tu" (همان "تو"ی دوم شخص مفرد) خطابش می کند. این را چطور ترجمه می کنند؟ لابد کسی هست که می داند!
این فیلم چه خوب بود! بازی و قصه در کنار هم ، به هم چفت شده و در هم تنیده؛ و چه خوب حس زندگی در اون روز به خصوص رو منتقل می کرد!
فیلمی که بابتش میشه فیلمسازی رو به خاطر سپرد