آدم ها معمولا از سفرهاشان یادگار بر می دارند و سوغات می آورند؛ سالهاست. من هم برداشته و آورده ام. یکی از محبوب ترین هایش برایم، کلکسیونِ حدودا 40 تصویریِ سگ هایی که بی در نظر گرفتنِ زمان و مکان و باقیِ در نظر گرفتنی های ممکن، میلِ خواب را بی درنگی به عملِ خوابیدن تبدیل کرده اند و هیچ محرک محیطی هم بر ایشان کارگر نبوده است و انصاف به خرج بدهیم محیط هم چندان میلی به ارسالِ محرک خاصی برایشان نداشته است و سگ های بیدار را دریافت کننده موثرتری دیده است.سگ هایی که نه صاحب وقارند و نه عزت نفس و نه قائل به آسایش و امنیتی، قلمرویی،سقفی، سرپناهی، اغلب نه حتی سایه ای برای خود. سگ هایی که انگار تمامیِ بار منفی ای که نوع سگ در گوشه گوشه جهان و در افکارِ این و آن بر دوش می کشد را خودشان شخصا تولید کرده اند و بعد هم خوابیده اند.
7 تا از آن تقریبا 40 تا:
چه بی خیال:))
+هندوستان جایی که فکر می کنم خیلی دوست داشتی بری.اولین بار که سفر می کنی؟
+بله خیلی دوستش دارم. ظاهرا این طوره.
ظاهرا اینطوره...منظورت اینه که پیشترها با حست و ذهنت به اونجا سفر کردی؟:)
مثلا...
جالبه، شاید اگه انقد از جک و جونور و مخصوصا سگ و گربه بدم نمیومد میتونستم بگم "اخی چه جالب و بیخیال دنیا خوابیدن طفلکیا"
در هر صورت نمیتونم اینو بگم و البته اگه جای شما بودم مسیرمو عوض میکردم که از چندمتریشونم رد نشم
عجیب چندشم میشه ازشون و البته خیلی هم میترسم ازشون، مخصوصا گربه که با چشماش که انگار هیچ حیایی توشدنیست خیره میشه به ادم
اگه اون جمله رو می گفتید من فکر می کردم حتما چیزایی که بالای عکس نوشته م رو نخوندید.
پس اگه جای من بودید از وسیله نقلیه تون خارج نمیشدید چون راه دیگه ای برای عبور نکردن از چند متریشون وجود نداره(گمونم توعکسا پیداست).
متاسفانه بر خلاف شما من زیاد با جانوران مبادله نگاه ندارم و متوجه میزان حیاشون نشده م تا به این لحظه..
جالبه که تا بحال اینطوری به این قضیه نگاه نکرده بودم. دیده بودم و برام جالب بود این مدل بی خیال خوابیدن ها رو، اما بازم نه در این حد، چون اینجا معمولا حیوانات اینقدر مجال پیدا نمی کنند که بین جمعیت مردمان بی خیال بخوابند!
راستش فکر نمی کردم جور خاصی به قضیه نگاه کرده باشم..فکر کردم فقط دیده م که سگها خیلی خوابیده ن.
گول خوابیدن سگها رو نخور!
یه بار توی یه سایت راهسازی من و دوستم همینجوری به سگ نگهبانی که بود خندیدیم.
بعدش همون سگ نگهبان بلایی سر ما دوتا آورد که در به در دنبال سوراخ موش بودیم!
این چهل و چند تا، سگ نگهبان نبودند. بی کار و بی عار میگن انگار..
امیدوارم خیلی خیلی در این سفر بهت خوش گذشته باشه. سوغاتی جالبی بود. بازم از این سوغاتی ها داشتی خوشحال میشم ببینم
مرسی. خوش گذشته.
روی هم رفته، چشم!
قصدش رو دارم ولی انگار تنبلی میکنم