ما چرا انیمیشن می سازیم؟ ما که نه...کسانی که بلدند و می توانند چرا این کار را می کنند؟ صرفا چون بلدند و می توانند؟ یا مثلا چون دستمزد بازیگر و تصویربردار و پیدا کردن لوکیشن و این جور چیزها برایشان گران تر از دستمزد انیماتور و هزینه های استودیویی و سخت افزاری تمام می شود؟ یا چون راه دیگری برای تعریف کردن قصه شان بلد نیستند یا انیمیشن بهترین شیوه موجود برای انتقال منظورشان است؟ این سوال ها از تماشای "نجوای دل" بیرون آمده اند که خلاصه یک شوجو مانگاست و به انیمه بلندِ مستقل و خودبسنده ای تبدیل نشده است.
Whisper of the Heart/Mimi wo sumaseba(Yoshifumi Kondô)-1995
انیمیشن میسازیم چون هیچ چیز خالص تر از اون تصاویر ساده ای نیست که از کانسپت متولد میشه و از ذهنمون به دستمون جاری می شه و یه کاراکتر رو خلق می کنه، یا یه شهر یا هرچیز دیگه ای که خودمون می تونیم خداش باشیم و ذهنمون رو خالی کنیم روش و همه جوره تسلط داشته باشیم بهش. به نظر من ساخت انیمیشن به جور ارضا کردن حس خداگونه ی آدمه. مثل نوشتن یه کتاب.
حسی که با تصور و بازی دادن آدمای دیگه به جای شخصیتای توی ذهن ارضا نمی شه هیچوقت
موافقم.
ولی به نظرم این انیمه این طور نیست. و به هر حال از یه مانگا متولد شده، از شکل دیگه ای از تصاویر متولد شده از کانسپت.
از برنامه های حال خوب کنِ تعطیلی بین دو ترم و بازگشت به خونه ، حتی یکیش اینه که میرم باقی میازاکی هایی که مونده خونه و ندیدم می بینم با خیالِ راحت.
خوب چیزی بهمون معرفی کردی. یا یادآوری کردی. بعدنا که از توتورو و میازاکی گفتی، یادم افتاد که یه تعدادشو تو بچگی از تلوزیون دیدم. خوبه آدم چیزای خوبِ بچگیش یادش بیاد.
+و بعد بازخونی نظرم باید بگم: هیر وی آر! اگین! مستر کامنت های غیرمرتبط . :))
ولی من هرچی از میازاکی دیده م تو این دو سه سال اخیر, در بزرگسالی(!) دیده م...
خوش بگذره
+ یه ربطایی هستا..