یادداشت
یادداشت

یادداشت

تمدن

آنچه گذشت..


بعد از انجام وظیفه و تکمیل مقدمات رسمی، وقت داستان است؛ و اولین داستان و اولین شاهِ توی نامه، کیومرث که


دد و دام و هر جانور کس ندید                  ز گیتی بنزدیک او آرمید


در اولین مراحل تمدن (به معنای یکجانشینی و تولید و دخالت در نظام طبیعت و به وجود آمدن قوانین و محدود شدن آزادی ها و ...، نه آن چه شما خواسته اید!) هستیم و نخستین ظهورِ خودی و ناخودی: سیامک، پسر کیومرث و همان دد و دام و جانورِ آرمیده خودیَند و ناخودی ها دیو که سیامک را به اولین 

جنگ تاریخ وارد می کنند و او


بپوشید تن را بچرم پلنگ                         که جوشن نبود و نه آیین جنگ


و پس به دست دیوی از صحنه روزگار پاک شد و کیومرث شد اولین پدری که بر پسری کشته در جنگی گریه کرد و اولین کسی که


درود آوریدش خجسته سروش               کزین بیشتر مخروش و باز آر هوش

سپه ساز و برکش بفرمان من                برآور یکی گرد از آن انجمن

از آن بدکنش دیو روی زمین                   بپرداز و پردخته کن دل ز کین


و به این ترتیب نبرد حق و باطل، خیر و شر، نیکی و بدی، یا هر اسمی که شما برایش می گذارید (حتی غیر از نبرد) به دنیا آمد (و آنچه شما خواسته اید یعنی داستان های محبوبتان در رسانه های خبری، جمع های خانوادگی و هنرهای روایی را به وجود آورد)


ادامه دارد...

نظرات 1 + ارسال نظر
سینوش شنبه 5 دی 1394 ساعت 00:29

در هر جای دنیا و هر شرایطی روحی که باشی وقتی پخش کننده موزیکت per lei رو با تمام وجودش پخش میکنه و تو رو نه در آسمون بلکه در زمین فرو میکنه و مچکر میشی از انسان بودنت و داشتن این حس خوب،فراموش کنی شخصی که اون رو بهت معرفی کرد؟
مگه میشه هر روز صبح که بیدار میشی تصویر سامورایی رودروت تو رو به یاد سامورایی نندازه که شمشیرش کلمات بود...
کاراگاه دیگه مطمن هستم "علایقمان جاودانه مان می کند"

ببین کی اینجاست!؟
فرزند کوهستان!
مخلصیم قربان! بله...علایقمان جاودانه مان می کنند گمونم به شرطی که اون قدر فانی بودنمون رو بپذیریم که بابت علایقمون عمر صرف کنیم..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد