یادداشت
یادداشت

یادداشت

چاله توی چال!

بین 18 عنوان باقی مانده، ابهامِ توی "چال"، تبدیلش می کند به داستانِ سوم.  مثل داستانِ دوم، این یکی هم انگار به قلمِ شاگردِ سخت کوشِ کلاسِ "اصول داستان نویسی" باشد، با نظم و ترتیب و بی غلط طراحی و روایت شده است و مثل همان یکی، چیزی در دست های مخاطبش نمی گذارد جز پاسخِ پرسشِ "بعدش چه شد؟". بر خلاف نویسنده "مارپله"تمامی برگه های خودش را از آغاز رو بازی کرده بود، نویسنده "چال" هم در انتخاب عنوان و هم در سیر روایت، موفق شده است معما را تا لحظه بیرون آمدن خرگوش از کلاه حفظ کند. اما متن پر است از "و" هایی که حتی  " _ُ " خواندنشان هم ازشان موجودات مفیدی نمی سازد و به راحتی به نفع روانیِ متن، قابل حذفند. روی هم رفته این سومین داستان هم مثل دو پیشکسوتش صرفا به تمرینی می ماند(موفق یا ناموفق) برای داستان نوشتن و نه به یکی از حضار در جمع "بهترین داستان های سال"!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد