در تماشای قسمت دوم پدرخوانده
تدوین موازی دو دوران از حیات خانواده کورلئونه دو دوره مختلف از تاریخ، دوبار ساخته شدن خانواده و با دو رهبر از دو نسل، همه یعنی قسمت دوم پدرخوانده درباره زمان است. زمانی که اولین ایتالیایی ها به امریکا مهاجرت می کردند، مثل ویتو از چیزی فرار می کردند و به سرزمین نو با آن تابلوی "بفرمایید آزادی" اش که بلافاصله دروغ از آب در می آید و بعد از شماره خوردن و به خط درآمدن و تحویل دادن هویت قدیم و گرفتن هویت قابل هضم برای این ولایت تازه، به اسارت در 4 دیواری تنگِ قرنطینه ختم می شود، کنار زمانی که پنتانجلیِ پیر نمی تواند حتی یک ایتالیایی را بین نوازندگان جشنِ خانواده پیدا کند و باید خودش زحمتِ آموزاندنِ ریتم تارانتلا(موسیقیِ رقص محلی که روی غالبِ صحنه های مربوط به نیمه اول قرن شنیده می شود) به آن ها را برعهده بگیرد. او که دیگر عضوی از خانواده کورلئونه نیست، برای خودش پدرخوانده ای است و صاحب خانواده ای و ساکنِ خانه پدرخوانده فقید؛ خون می خواهد بریزد و روی دیوارهای قلمروش چانه می زند. همسر، آن همسری نیست که در را به رویش می بندند و اسلحه را از چشمش پنهان می کنند و دوستش می دارند و به شراکت در آن چه با او تقسیم می کنند، یک گلابیِ خریده شده با دستمزد کارگری یا یک فرشِ دزدیده شده از خانه ای ناآشنا به یک میزان شاد و راضی است. همسرِ امروز، دستگیره ها را توی دستِ خودش می خواهد، حفاظت را اسارت تعبیر می کند و کنجکاوِ محتوای همه کیسه های دربسته است. مادرِ دیگر آن مادری نیست که محل امن فرزندان آغوش او باشد، او(کی) می رود، او(مادر مایکل و فردو) می میرد! فرزند از آغوشش امتناع می کند! فردو، هنوز همان کودکی است که بیمار است و گریه می کند، اما آتشِ گرم کننده سینه اش دیگر به آن کوچکی نیست و بسیاری و حتی خودش را می سوزاند. مایکل هم هم اوست با همان فکر جنگیدن برای خانه و خانواده ، اما مدام در تعریف این خانواده و تعیین حدود خانه سرگردان! روزی اندازه کشور میدیدش که چشمِ نزدیکانش تا آنجا نمی رفت؛ روزی محدود به دیوار های محل خواب همسر و بازیِ فرزندانش که گلوله ها ازشان گذشتند؛ روزی به اندازه وابستگان که کشور را برابرش مسلح دید؛ روزی در آغوش پدر که با دستِ آلوده به هر خونی، او را می نوازند و می آموزد!
The Godfather Part II ( Francis Ford Coppola)-1974
لعنت به اون کسی که انداخت تو دهن مردم که کلمات در گفتن منظور ما کم میارن!این ما بیچاره هستیم که از کلمات نمیتونیم درست استفاده کنیم ...عین فیلم پدر خوانده مخصوصا یک همه چی این نوشته سر جای خودشه،دمت گرم از این سبک نوشتن بسی فیض میجستم!
مایکل موافقم درست میگی در تعریف اندازه ها سرگردانه انگار که من قبلا از نظر تو برداشت دیگه ای کردم !
اما به نظر من ویتو خیلی محتاط تر از مایکله و با متر حرکت میکنه و جالب تر اینجاست راز از بین نرفتن خانواده در اون دوره که مترها دیگه به کار نیومدن همین کسیه که سرگردان در اندازه هاست!
مطمنن اعضای خانواده و انسانهای عادی هم کل زندگیشون بر اساس اندازه هاست و شاید دید وسیع تر نسبت به نگاه من این باشه که اعضای خانواده هم مایکل رو نمیفهمن و برخورد او با مسایل در قیاسها و اندازه های اونا نمیگنجه
اما رابطه ویتو با اعضا به این دلیل بهتر بود تا اینکه بگیم زمانه بیشتر تاثیر گذاشته
یه جوری تعریف کردی از نوشته ، خوندم ببینم چی نوشته م!!
قبول دارم نسبت ویتو به خانواده با نسبت مایکل به اونها متفاوته، ولی هنوز فکر می کنم زمانه این تفاوت رو می سازه. ویتو خانواده رو جمع و جور نگه داشته چون زمانه این امکان رو بهش میداده و اندازه ها مشخص تر بوده ن.
تازه بمبی به خودم وصل کرده بودم حق تعالی باهام یار نبود اینجا منفجرش کنم
عه!!چرا پس؟
از بس جو گیر شدم
دارم زاتوچی 3 میبینم به نظرت در سینمای ژاپن چیزی مثه هفت سامورایی وضعیت بشری هاراکیری و ... هست که باید ببینم و تا حالا ندیدم ؟اگه هست چند تا اسم ببر دانلود کنم
اگه شد منم امشب ببینمش..
والا ...چیزی در این اندازه ها به ذهنم نمیاد الان... ریش قرمز و samurai rebellion رو که گمونم دیدی... یه goyokin هم هست که به نظرم حقشه دیده شه.
+ دو تا فیلم هم هست خودم خیلی دنبالشونم لینک دانلودشون رو اگه پیدا کردی من طالبم: onimasa(هیدئو گوشا) و 47 رونین (کنجی میزوگوچی)
عه یادم رفت samurai rebellion ببینم
نرم افزار utorrent رو از این مسیر زیر دانلود کن و نصب کو
http://download.ap.bittorrent.com/track/stable/endpoint/utorrent/os/windows
http://s8.picofile.com/file/8276411000/47_ronin_1941_torrent.html
فایل بالا رو دانلود کن بعدش با نرم افزاری که نصب کردی بازش کن شروع به دانلود میکنه
فقط فیلتر شکنت روشن نباشه
خیلی مرسی. عملیات انجام شد ولی دانلود هنوز نه.