یادداشت
یادداشت

یادداشت

نظم

بعد از بارها خواندنِ 19 عنوان باقی مانده* در فهرست، "مارپله" می شود دومین داستانی که از فهرست 20 برگزیده خواهم خواند. نه چون این عنوان تولید کنجکاوی می کند، که برعکس، پایان داستان را حتی پیش از خواندنِ اولین کلمه ثبت شده روی صفحه، لو می دهد که قهرمان داستان حالا هرکس که خواهد بود و گره داستانش هرچه که خواهد بود، جایی باید بعد از بالا رفتن از نردبانی، به حکم تاس، روی خانه نیش ماری پا بگذارد و به پایین سقوط کند، جایی شاید حتی پیش از نخستین پله نردبان که این برای داستانی با ماهیت معمایی می تواند ضعف بزرگی محسوب شود. امتیاز این عنوان بر دیگر عناوین، صرفا هم نامی با بازی است؛ جز این، به اندازه هر 18 تای باقیمانده از جذابیت و تازگی تهی است.

بعد از عنوان، نخستین جمله داستان هم کلِ دستِ نویسنده را از رو به خواننده نشان می دهد و این برای داستانی که بناست بر تعلیق سوار باشد، قوت نیست. 

از این که بگذریم، داستان، با نظم و دقت روایت شده است و  بخش های داستان، به وقت و به جا، با پاراگراف ها و فاصله بین پاراگرف ها تقسیم شده اند و اطلاع رسانی و تشکیل معما و پس از آن، حلِ معما هم به خوبی و بی غلط انجام شده است. چیزی که باقی می ماند، دست های خالیِ خواننده بعد از رسیدن به نقطه پایان است. شاید داستان بیش از اندازه به تشریح هرچیز پرداخته و کمتر از اندازه رابطه حسی بین خواننده و شخصیت هایش برقرار کرده است. به این ترتیب نه پرسشی برای مشغول کردن ذهن در خواننده می ماند و نه تاثری برای به کار گیریِ روح در او! تصویر پایانیِ داستان اما به زیبایی ترسیم شده و به جذابیتِ نوآرهای دهه 1930 و 1940 است.


______

* اولین عنوانِ انتخابی

نظرات 1 + ارسال نظر
هم چراغ چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت 08:16

عنوان به نظر من صرفاً کارکردش جذابیت نیست بلکه همخوانی با محتوای اثر هم هست و یا تاکید نویسنده به تم داستانش، اما خب باهات موافقم که وقتی آدم دست به انتخاب می زنه، خصوصاً وقتی نویسنده رو نمی شناسه، اولین و تنها معیارش همون عنوان داستان هست.

خب واسه همین بر اساس عنوان انتخاب می کنیم که قراره معرف محتوا باشه دیگه..پس کسل کنندگی، تکراری بودن، غیر خلاقانه بودن و باقی ایرادهای وارد به عنوان نماینده وجود همون ایرادات در داستانه و دعوت گر نخواهد بود.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد