یادداشت
یادداشت

یادداشت

مرگی و جهانی

مرگ چیز خوبی است. مردم را به هم نزدیک می کند. پست های توی صفحات مجازیشان را به هم شبیه می کند. علایق گذشته شان را ناگهان در امروزی* یکسان سازی می کند. کلی پیام و در نتیجه دیالوگ برقرار می کند. مثلا من روی صفحه گوشی تلفنم می خوانم:"سلام.درگذشت عباس کیارستمی در فرانسه را خدمت دوستان تسلیت می گویم." ؛و بعد از نقطه آخر، نام خانوادگی کسی که روزی چیزی به من درس می داده و هیچ وقت دوستش نبوده ام را! البته اگراو در بندرعباس یا مثلا زئیر درگذشته بود شاید این یکی خاصیت آخر از مرگ گرفته می شد و من از فوایدِ بی شمارِ مرگ بی بهره می ماندم و به تماشای بهره وریِ دیگران می نشستم، فقط!

عباس کیارستمی چند روز بعد از بود(باد) اسپنسر(اینجا خیلی ها او را با نام "پاگنده" به یاد می آورند) دنیا را ترک کرد. تفاوت شدتِ جهانی بودنِ نام این دو نفر را با تفاوت تکرار نام هاشان در همین فضای مجازی و با تنوع نام و حرفه تکرار کنندگانِ این نام ها و با تنوع یادداشت های مربوطه می توانیم درک کنیم. عباس کیارستمی نامی است که در فرانسه شنیده شده ولی بود اسپنسر نامی است که در جامائیکا هم زیسته شده. اما توی این گوشه دنیا مسابقه می دهیم برای زودتر نوشتنِ نام اولی روی شبکه های اجتماعی و وانمود کردنِ بیگانگی با دومی. کجای جهانیم؟...

لازم به ذکر است که بنده بیشتر از آقای کیارستمی فیلم دیده ام تا دوستِ ایتالیایی مان با تخلص آمریکاییش. در واقع هیچ فیلمی از ایشان را به خاطر نمی آورم اما گفتگوهایی که درباره فیلم های کیارستمی کرده ام را به یاد دارم و برای معرفیِ هنرمندانِ ایرانی به همسفرهای فرنگیم هم معمولا از نام او و "طعم گیلاس" اش آغاز کرده ام و عده ای هم فیلم و بعضی هم نامش را به خاطر آورده اند.

 

____

* = یک امروز

نظرات 1 + ارسال نظر
صبا سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 18:36 http://royekhateesteva.blog.ir

لینچان هم بود.چند روز پیش درگذشت.
این پیشی گرفتن ها که گفتی ...بگذریم
یه چیز دیگه یادم آمد تعریف کنم.مارکز که رفت من دوباره به صفحه ویکی پدیا سر زدم و دیدم محتواش تغییر کرده و سعی کرده این نویسنده رو نزدیک به مقامات آمریکا یا مقامات آمریکا رو نزدیک به این نویسنده نشون بده.
این در حالی بود که قبلش ویکی پدیا مارکز رو جز نویسنده هایی که مخالفتشون رو با سیاست های آمریکا نشون می دادن،معرفی کرده بود!
خداییش خیلی ضایع محتوا رو تغییر داده بودن:|
البته چند تا مورد دیگه هم بود مثلا ویکی پدیا به اشتباه خاله شادونه رو زن علی صادقی معرفی کرده بود!بعد هی فکر می کردم این چرا خبرهاش اینطوری؟!بعد متوجه شدم این خبر کذب ویکی پدیا از یک عکس تو صفحه اینستاگرام و شایعه حولش نوشته شده!
ولی خب من اون زمانی که درمورد مارکز گفتم یه عده زدن
تو سرشون که ای آه و فغان نویسنده جهانی بود و با همه خوب بود واینا و تو تهش می خوای برسی به مرگ بر آمریکا:|
یه وقتایی به خودم می گم به من چه اصلا!:/
الان هم یه عده ای داغن مثلا من بگم از کیارستمی فقط دو تا سه تا فیلم دیدم وخب فیلم مستند گونه مشق شبش رو دوست داشتم یه عده ای باز می زنن تو سر خودشون که ای وای و فغان پ چرا همه فیلم هاش رو ندیدی؟:|
حالا اگر نخوان بگن هم من حس می کنم می خوان بگن:|
من از اسپانسر بیشتر فیلم دیدم.حتی ویدیوهاش رو گرفتم دیدم بعضی از فیلم هاش هم چند بار دیدم.برام شخصیت دوست داشتنی تری:)
گاهی دوست داشتن هنرمندهایی که دور به مراتب راحت تر از دوست داشتن/نداشتن هنرمندهای وطنی!

آخ که یاد لینچان هم بخیر!
کلا مردن چیز خوبیه. همه بعد از مردن یه هو با همه دوست میشن و تمام نیازهای مردم رو رفع می کنن: سیاسی-فرهنگی-احساسی و مادی...
منم فکر می کنم میگن. حتی اگه خودشون هم ندیده باشن...
+ اگه فیلمای پاگنده رو ندیده م از این بابته که 1- تو بزن بزن سبک جکی چان رو ترجیح میدم و 2- از شکل دوبله اون فیلما و شدت حضور دیالوگهای به اصطلاح پس گردنی و صداهای اغراق شده شخصیتها خوشم نمیومد نه از بابت روشنفکری!
خیلی ساده این فرق هنرمند جهانی و غیر جهانیه گمونم..و البته مصرف گراییِ حاکم بر جامعه ما که هنرمند رو به صرفِ اهداف و دیدگاههاشون می رسونن..کسی کاری نداره کیارستمی درباره چی یا چه جوری فیلم می ساخت مهم اینه که کی ازش تعریف می کرد و کی ازش بد می گفت؛ کی عملش کرد و کی نکرد و کجا مرد و ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد