یادداشت
یادداشت

یادداشت

هنرمند

هنرمند کسی است که معنایی به معناهای جهان بیافزاید؛ تاثیری(لذتی شاید) ماندگار در روح و جان و ورای زمان و مکان تولید کند؛ تکرار نشدنی و غیر تکراری باشد؛ در هر آن چه تولید می کند، چیزی جز صورت ظاهر، فلسفه ای، معنایی، عمقی شاید، نه نهفته که هویدا باشد. اگر هنرمند هم این هاست، یوهان کرایف که از امروز دیگر جسمی برای نگه داری از جان و توانش ندارد و فقط خاطره ماست، از هنرمندترین هنرمندهاست .



نامش هنوز، رمز عبور اولین ای میل من است گیرم که وقتِ خلقِ ظریف ترین آفریده های هنریش هنوز به این جهان نیامده بودم.

زندگی

هر یک نفر یعنی یک آمدن، یک بودن و یک رفتن


سرجو لئونه و کلودیا کاردیناله در پشت صحنه روزی روزگاری در غرب


once upon a time in the west/C'era una volta il West (Sergio Leone)-1968


پیشرفت

آن چه گذشت..

اون وقتی که یکی بود یکی نبود، یه آقا جمشیدی بود که پادشاه بود.


منم گفت با فره ایزدی                همم شهریاری همم موبدی*


ما هرچی داریم از دوره جناب جمشید داریم: از پارچه و لباس و آجر و زره و شمشیر بگیر تا عطر و جواهرات و دوا درمون و دریانوردی و همین امروزِ نوروز رو


سر سال نو هرمز فرودین                   برآسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند                می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ ازان روزگار              بما ماند ازان خسروان یادگار


اینقدر همه چیز خوب بوده و خوش میگذشته که کم کم جمشید خیال می کنه خبریه و میگه


جهان را بخوبی من آراستم              چنانست گیتی کجا خواستم

خور و خواب و آرامتان از منست         همان کوشش و کامتان از منست


در واکنش،


همه موبدان سرفکنده نگون              چرا کس نیارست گفتن نه چون


از اون طرف، یه جای دیگه بود زیر همون گنبد کبود که توش یه مرداس نامی پادشاه بود و


پسر بد مر این پاک دلرا یکی              کش از مهر بهره نبود اندکی


این آقا پسر همون ضحاک خودمونه.

 

*اگه زبون فارسی راه دستتون نیست، خدمتتون عارضم که وقتی پادشاه می فرماید "فره ایزدی" دارم، منظورش اینه که مستقیما از خود ایزد امکان یا شایدم وظیفه سلطنت رو دریافت کرده. و وقتی ایشون می فرمایند که همزمان هم شهریار تشریف دارند و هم موبد، منظورشون اینه که دین از دولت هیچ رقمه سوا نیست.


ادامه دارد...