-
فقدان
چهارشنبه 2 تیر 1395 13:00
یاروسلاو ایلیچ شروع کرد از تزویر مردم به طور کلی حرف زدن و از بی ثباتی کار دنیا و خودپسندی مردم، و حتی فرصتی یافت که در خلال حرف هایش از پوشکین نیز با بی اعتنایی بسیار زیاد یاد کند و از روابط انسانی با لختی بدبینی حرف زد تا جایی که سرانجام به دورویی و نابکاری اشخاصی اشاره کرد که خود را دوست می نامند، حال آنکه دوستی...
-
پیدا کردنِ سوال
سهشنبه 1 تیر 1395 17:13
"The adventure of the missing three-quarter" یکی دیگر از داستان های کمتر شناخته شده شرلوک هولمز و خوابیده بین صفحاتِ مجموعه "بازگشت شرلوک هولمز" است. داستان، معما دارد اما جنایت نه. جسد دارد اما قاتلِ قابل قصاص نه. زن دارد اما فقط در یک صحنه و بی جانِ به فروش رساننده جسم. پس جایش در همین آرشیوِ...
-
ناتوان
سهشنبه 1 تیر 1395 12:34
فیلم از سطح هیچ چیز عبور نمی کند و به هیچ عمقی دست پیدا نمی کند؛ نه در روایت های عاشقانه اش، نه در بخش رمزگونه اش و نه در حرارت مبارزاتی اش. حاصل جز تکرارِ خبر گونه سلسله ای از حوادث نیست و هیچ گونه هیجانی در مخاطبش نمی شود. رابطه بین فیلم و مخاطب، مثل رابطه تولید کنندگان(نویسنده، کارگردان، تهیه کننده، بازیگر، آهنگساز...
-
هنر گفت و شنود
سهشنبه 1 تیر 1395 11:36
سیاه، سفید،خاکستری سکوت و صدا سایه و روشن فرزندان فاصله اند؛جملگی. آلفرد هیچکاک و فرانسوا تروفو در حال مصاحبه
-
رویکرد
دوشنبه 31 خرداد 1395 13:38
دارم فکر می کنم اگه نصفِ این اتفاق، یعنی پاره شدنِ پیرهن فقط دو تا از بازیکنای تیم ملی ایران به جای پاره شدنِ پیرهن چهار تا از بازیکنای سوئیس توی یه بازی اتفاق افتاده بود، بازی هم دوستانه بود و نه توی جام ملتهای اروپا(آسیا، جهانی)، اونوقت الآن فضای مجازی و غیر مجازی و دست و زبانِ ملتِ همیشه در صحنه چقدر پر از ناسزا و...
-
معنا
دوشنبه 31 خرداد 1395 13:26
خواسته، از داشتنی های تقسیم کردنی است؛ و خواستن از اعمالِ دسته جمعی. شادی تیم آلبانی؛ دیشب آلبانی، امروز، کشوری است با یک برد در جام ملت های اروپا نه مثل دیروز کشوری با کمتر از سه میلیون نفر جمعیت و صادر کننده مهاجر غیر قانونی به اتحادیه اروپا!
-
روزمرگی
دوشنبه 31 خرداد 1395 12:45
آن چه گذشت... سرو اما حساب کتاب می کنه می بینه نمیشه پیشنهاد فریدون رو رد کرد، اونم با این خشونت! ولی واسه این که قبول پیشنهاد شبیه اطاعت کردن فرمان نباشه میگه: آخه ما نباید این پسرا رو ببینیم؟ بفرستشون بیایند هر سه بنزدیک من شود روشن این شهر تاریک من فریدون هم به پسراش میگه براتون سه تا دختر پسندیدم ابا تاج و با گنج...
-
جایی بین صفحات و کلمات
یکشنبه 30 خرداد 1395 16:25
"ماجرای سه دانشجو" یکی از معدود داستان های شرلوک هولمز است که چندان توجه سرگرمی سازهای معاصر را جلب نکرده است و همین جوری توی کتاب مانده است تا روزی از روزها، یکی مثل من در یک هیجانِ افتِ دوزِ هولمز در خون، بخواندش. احتمالِ به سرقت رفتنِ سوال های امتحان خب چندان بفروش نیست! تماشاگر به جوی خون و غلیان احساسات...
-
تاریخ
یکشنبه 30 خرداد 1395 11:42
قهرمان، هرقدر بزرگ، بدون داستان بدون معناست. کریستیانو ر ونالدو، به پشتِ سر، به تیم اتریش و به پیش رو نگاه می کند؛ دیشب!
-
به این ترتیب
شنبه 29 خرداد 1395 22:48
کلید معروفِ do not disturb ، مهمترین امتیاز هتل آرامیس تهران است چون 1- به رنگ آبی است و نه قرمزِ مرسوم. 2- به جای یک زنگِ خط خورده، یک رختخواب در حال استفاده و تعدادی حرف z معلق در فضا روی آن نقش شده است. یک نکته غیر تزئینی هم درباره این هتل باید بدانید: کارت ورود به اتاق فقط به اندازه 24 ساعت عملِ باز کردنِ در اتاق...
-
راه حل
شنبه 29 خرداد 1395 15:00
اِدِر در حال زدنِ گل ایتالیا به سوئد؛ دیشب مساله فقط تغییر سرعت است؛ مزه کردنِ رفتن و ماندن؛ راه رفتن؛ ایستادن؛ خوابیدن؛ و دویدن. بازیکنان کرواسی در واکنش به عاقبت بازی با چک؛ دیشب مساله فقط تغییر سرعت است؛ تغییر نتیجه.
-
کلمات و ترکیباتِ تازه یا چگونه می شود با اشلی ویلیامز آشنا شد؟
جمعه 28 خرداد 1395 12:28
"آفساید که به هیچ وجه نیست! توپ رو اشلی ویلیامز زد." اینجاست که دانش مخاطب به چالش کشیده میشه؛ وسط مسابقه انگلستان و ولز. این خیلی فرق می کنه با تو هر بازی دیگه ای،گفتن مثلا توپ رو ناکاتا زد یا کریستیانو رونالدو یا لیونل مسی یا مثلا لوکا مدریچ؛ یا حتی تو همین مسابقه، وین رونی! اینجا شما باید زبان بلد باشید؛...
-
نظم
یکشنبه 23 خرداد 1395 23:38
داره خاطره تعریف میکنه؛ برای شرح موقعیت توی ورانتز میگه: تو لوکزامبورگ نمیتونی بعد از ده شب سر و صدا کنی، چون همسایه ت زنگ میزنه پلیس. پلیس هم میاد. پرانتز باز میمونه و بقیه هم واردش میشن و تو یکی از شاخا و برگا میگن: پلیس ایتالیا برای بدتر از اینشم نمیاد.مونده بیاد بگه «هیس»!
-
احوالپرسی
شنبه 22 خرداد 1395 17:50
می پرسد: اوضاع چطوره؟ می شنود: خوب. اوضاع شما چی؟ پاسخ می دهد: ما تو تعطیلاتیم؛ اوضاعمون خوب نباشه احمقیم.
-
پرسشگری
شنبه 22 خرداد 1395 17:48
یک فروشنده، سه نفر احتمالا دوست فروشنده که گوشه ای از مغازه ایستاده اند و چند مشتری که در حال بحث و بررسی قیمتها با فروشنده اند. ناگهان یکی از سه نفر، یکی از چند نفر را مخاطب می گیرد که «ببخشید شما این دستبندتون رو از سلمان خان گرفتید؟» مخاطب بدون اینکه در پی کشف جهت اشاره پرسشگر باشد پاسخ می دهد«بله». پرسشگر ادامه می...
-
تفاوت
پنجشنبه 13 خرداد 1395 01:15
هتل زندیه هم از همون کلیدهای خوشگل هتل چمران داره، با این تفاوت که خانه داری این هتل بهش توجه هم می کنه و اگه اون زنگ ضربدر خورده قرمز رنگ در تمام ساعات معمول نظافت روشن باشه(مثل مال اتاق من)، یه یادداشت با امضا و ساعت از زیر در اتاق میندازن تو، خطاب به تو(من)، با نام و نام خانوادگی که چون خودت گفتی ما هم از در تو...
-
روزگار خوشی
سهشنبه 11 خرداد 1395 23:25
آنچه گذشت... بالاخره، فریدون به روز خجسته سر مهر ماه بسر بر نهاد آن کیانی کلاه زمانه بی اندوه گشت از بدی گرفتند هرکس ره ایزدی از ازدواج با هر دو دخترِ آقای جمشید و هر دو همسرِ سابقِ آقای ضحاک، فریدون صاحب سه پسر میشه: آقایان سلم و تور از خانم شهرناز و آقای ایرج هم از خانم ارنواز. این سه تا پسر بزرگ میشن و وقت تشکیل...
-
تشکیل
شنبه 8 خرداد 1395 22:30
ذره ذره ذره این شمایید که مرا می سازید؛ قاب می کنید؛ و می خندانید. The Devil's Advocate( Taylor Hackford )-1997
-
زخمی
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 21:36
فیلم، صحنه پردازی و شخصیت پردازی قابل توجهی دارد و روحِ کمیک استریپی حاکم بر آن هم لذت کافی تولید می کند. اما اگر با یک قسمت از یک سریال کاغذی رو به رو نباشیم و به چشمِ یک فیلم بلند مستقل سینمایی ببینیمش، نقص های بسیار دست کم در بخش فیلمنامه به نظر خواهند آمد و لذت، ناقص و مخدوش است. the castle of Cagliostro(Hayao...
-
اقدام
چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 21:15
آن چه گذشت... یکی از کارکنان دستگاه جناب ضحاک(یه بابایی به اسم کندرو) میاد ببینه این غریبه کیه آخه همین جوری سرش رو انداخته پایین اومده تو؟ فریدون هم این طور جواب میده که منم پور آن نیک بخت آبتین که بگرفت ضحاک ز ایران زمین 1 کندرو نه آسیمه گشت و نه پرسید راز نیایش کنان رفت و بردش نماز 2 بعدشم رفت پیش ضحاک و گفت بدو...
-
واقع گرایی
سهشنبه 28 اردیبهشت 1395 23:05
فکر می کنید یک نقشه بزرگ وجود دارد و شما فقط باید راهنمای این نقشه را مطالعه کنید و طول و عرض جغرافیاییِ خودتان را بیابید و ناگهان نقشِ از پیش تعیین شده تان را -که نقطه ریزی در آن صفحه بزرگِ پر آب و رنگِ ساخته دست توانمندی که اسمش را یا نظام هستی می گذارید یا هرچیز دیگری که مذهبتان می گوید- بر خودتان مکشوف کنید؟...
-
انقلاب
جمعه 24 اردیبهشت 1395 12:37
آن چه گذشت... از اون طرف ضحاک دنبال دور زدن سرنوشته و چون گفته ن فریدون قراره با ظلم مبارزه کنه، فکر می کنه که یکی محضر اکنون بباید نوشت که جز تخم نیکی سپهبد* نکشت نگوید سخن جز همه راستی نخواهد بداد** اندرون کاستی این میشه که داد کاوه آهنگر در میاد که آقا شما مغز پسر ما رو پختی دادی مارا بخورن نیکی و راستی کجاشه آخه؟...
-
دارایی
جمعه 24 اردیبهشت 1395 12:34
برای مجید مویدی : samurai assassin(کیهاچی اکاموتو)-1965[**] + نوشته شده در شنبه هشتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 17:45 شماره پست: 695 من همه چیز داشتم، غیر از وجود خارجی.
-
تحصیل
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 22:28
تاکشی کیتانو در "کیکوجیرو"، بدون این که یک روان شناس را رو به روی تماشاگرش بنشاند یا جزوه های کلاس های آموزشی را بین دیالوگ های شخصیت هایش خرد کند، با تمام قوا و به صراحت کامل و در عمق مکفی به نمایش کودک درون می پردازد. Kikujiro/ Kikujirô no natsu (Takeshi Kitano)-1999
-
فصل انتظار
جمعه 17 اردیبهشت 1395 22:12
آن چه گذشت... یه شب یه هو تو خواب بپیچید ضحاک بیدادگر بدریدش از هول گفتی جگر یکی بانگ بر زد بخواب اندرون که لرزان شد آن خانه صد ستون خواب فریدون رو دیده بود آخه! که قراره دنیا بیاد و بزرگ بشه و پرونده ضحاک رو بذاره زیر بغلش! مثل همه قصه هایی که بلدید، ضحاک سعیش رو کرد جلوی این ماجرا رو بگیره و همه پسرهایی که دنیا میان...
-
the real thing!
جمعه 17 اردیبهشت 1395 16:59
شمشیر، برای این سامورایی های جوان، بخشی از آرایش ظاهر است؛ درست مثل شیوه نشستن، مثل شیوه پوشیدن، سخن گفتن، اعتراض و شورش و مبارزه کردن. مثل کلام برای روشنفکرهای جوان جامعه امروز ما! همان طور که از این 9 نفر، کاری جز ویرانگری و در بهترین وضعیت، پیروی بر نمی آید و با بستنِ دو شمشیر و تراشیدن موی سر و حمل نشان و عنوان...
-
جادو
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 22:37
ساتیاجیت رای یکی از موفق ترین فیلمسازها در قصه گویی از طریق کادربندی است. قاب های این فیلم ساز برای تولید "وای چه قشنگ" طراحی نشده اند، بلکه در راه دستیابی به "پس این طور!" حرکت می کنند. the coward/kapurush(Satyajit Ray)-1965
-
از قرار
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 22:14
این فیلم قرار است نفس گیر و جذاب و غافلگیر کننده باشد که نیست چون نه فقط فرمول که کل داده ها را تکراری انتخاب کرده است. قرار است سردی شرقی و کمی نگاه فلسفی داشته باشد که ندارد بابت پابندی به گرمیِ تفریحات غربی با اسباب بازی شرقی. misconduct(Shintaro Shimosawa )-2016
-
علم تناسب
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 21:44
آن چه در زیر می بینید «ماست و گرانول» نام دارد و با روم سرویس هتل اوین تهران(پارسیان اوین البته)، به همین صورت و بدون سینی از کافی شاپ تا اتاق آمده است. برج کج ساخته شده از میوه های تازه روی لیوان در نگاه اول شاید چند تایی «به به!» تولید کند، اما در نگاه دوم که نگاه خورنده خواهد بود و نه نگاه تماشاگر، جای خودش را به...
-
do disturb please
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 02:21
تو هتل چمران شیراز، کنار تختتون یه کلید خوشگل دارید با تصویر یه زنگِ ضربدر خورده که اگه فشارش بدید یه نور قرمز جذاب هم این تصویر رو روشن می کنه و تازه اونورِ درِ اتاقتون، توی راهرو،جهت اطلاعِ جمیعِ عابرین من جمله خدمه هتل هم خودش رو نشون میده. برای رفاه اونایی که نشانه خونیشون ضعیفه و همیشه به یه زیرنویسِ مشروح هم...