-
هپی هپی اندینگ
شنبه 11 اردیبهشت 1395 16:53
این که همه آدم بدها را به سزای اعمالشان برسانی، حتی اگر پیرمرد لنگی هستی یا جوانکِ الکلیِ بی عشق و امیدی و بعد هم ناگهان خورشید عشق در آسمان شهر بتابد و روزهای خوب از راه برسند و دیگر تصور بهتر از آن برای قوی ترین تخیل ها هم مبارزه سختی باشد، کمی زیاده روی است حتی برای یک امریکایی! Rio Bravo(Howard Hawks)-1959
-
روزِ نو
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 02:36
گوشِ حرف های من، در من؛ عینِ خودشان. صدایش می کنیم مدرنیته. Manhattan (Woody Allen)-1979
-
تنها در مریخ
دوشنبه 30 فروردین 1395 18:57
مضمون انسان دور افتاده از تمدن و هم نوعانش از مضامینِ محبوبِ همیشگیِ هنرهای روایی بوده و هست؛ انگار که ذهن آدمی همیشه در نگرانی و هراسِ احتمالِ این رخداد باشد و برای رفعِ این نگرانی تصویرش کرده باشد تا از بِینش ببرد: بر این تنهایی و دوری پیروز شود و باز به جماعت و تمدن برگردد. "مریخی" هم یکی از این تصویرسازی...
-
مخرج مشترک
یکشنبه 29 فروردین 1395 14:26
اشکال فیلم های بر اساس داستان واقعیِ ، پایان بندیِ مشترک قریب به اتفاقشان به صورت مکتوب و در شرحِ عاقبتِ عناصر درگیر در ماجراست که هرگونه ظرافت نمایشی پیش از آن را بی هیچ مقاومتی، می گذارد توی دست فراموشی. مثلا اینجا، در "لوسیا دِ بی."ما فرصت نمی کنیم روی خروج پرسوناژ از صحنه تامل کنیم، چون فورا درگیر اخبارِ...
-
تعلیم و تربیت
یکشنبه 29 فروردین 1395 04:02
فیلم و داستان، در یک لحظه ناگهان، احساس وظیفه می کنند در قبال جنگ های سرد و گرمِ حاکم بر دورانشان و آدم بده را به چشم برهم زدنی در مختصات دشمن قرار می دهند تا تماشاگر فراموش نکند از کی و چی باید بترسد و چه عاقبتی را باید برایش آرزو کند. همین شاید دلیلی باشد برای بیرون ماندن فیلم از آرشیو به خاطر سپردنی ها. this gun...
-
طعم موفقیت
جمعه 27 فروردین 1395 12:18
آن چه گذشت.. از مزایای اقامت روی قله موفقیت اینه که کلی خدم و البته حشم کمر می بندن به تامین شرایط رفاهیِ فرد مقیم. غذا هم که رکن اساسیِ رفاه! پس شاید شما هم جای جناب ابلیس بودید و می خواستید خدمتی به یکی از رتبه های برترِ کارگاه های آموزشیتون کنید، می رفتید و آشپز می شدید. اون که رفت و شد و مزه غذاهاش اون قدر به دل و...
-
شکست
چهارشنبه 25 فروردین 1395 22:35
"متروپل" تقریبا در هیچ چیز موفق نیست. مهم تر از هرچیز در تولید نوستالژی سینما، بزرگ ترین توانایی و اصلا شناسه مسعود خان کیمیایی. فیلم، حراف است؛ با همان زبان سینما حرافی می کند: آن بریده فیلم های آمده در جریان فیلم، آن همه پوستر، آن همه موتور، آن رد خون آلودِ دست،آن خیابان ها و کوچه ها و این عنوان، و البته...
-
از طرف یک دوست
چهارشنبه 25 فروردین 1395 18:17
چیزی که تو هدیه گرفتن خواستنی و هیجان انگیزه، افزوده شدنِ یه داشتنی به داشته های آدم نیست. خواستنیِ توی هدیه، فکریه که اون هدیه رو تولید کرده. بله؛ فکر و نه حس. حس، یه چیز گذراست که آدمی رو داشتنش اراده ای نداره و بابت عواقب و نتایجش هم خودش رو سرزنش نمی کنه. اما فکر، حاصل اراده آدمیزاده است و مسئولیت عواقبش هم با...
-
هی قهوه و هی سیگار
سهشنبه 24 فروردین 1395 00:32
یه جایی یه چیزی خوندم،یاد اینا کردم: قهوه و سیگارها(جیم جارموش)-2003[***] + نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 18:55 شماره پست: 229 «قهوه و سیگارها» به عنوان یک فیلم یکپارچه ، حرکتی است که از یک وضعیت کاملا فانتزی آغاز می شود، به واقعیت می رسد، در خیال فرو می رود و با اعلام آغاز پخش اخبار به پایان می...
-
بهشتِ گم نشده
دوشنبه 23 فروردین 1395 16:06
من هم یکی از بی شماری هستم که به تماشای شمشیرها و تبرها و باقی ابزارِ برجسته اعمال خشونتِ فیلم های بالیوودی، تبسمی به ظاهر نکنم هم در دل، لبخند می زنم. خودتان می دانید چرا؛ اما به تماشای همین ها در دستان آفریده های همتایانِ کره ایِ دوستانِ هندیمان، خیالِ خنده هم فرسخ ها دور می رود و جایی پنهان می شود. چرای این یکی را...
-
باز بساز
جمعه 20 فروردین 1395 20:15
مردم دهکده ای از دست مهاجمینی به تنگ می آیند و از آن جایی که دانش خودشان درباره زندگی، محدود می شود به فصل کاشت و فصل برداشت و انتظار بین این دو فصل، تصمیم می گیرند دست به دامن کسانی بشوند که درباره انتظار کشیدن چیز زیادی نمی دانند و روش هایی مغایر با میل طبیعت برای زندگی می شناسند؛ مختصر، سلاح به دستند. آن ها را پیدا...
-
همه چیز به نوبت
پنجشنبه 19 فروردین 1395 18:04
از مهم ترین دستاوردهای سفر به هندوستان، آشنا شدن با پدیده ای است به نام صف. صف نیم خطی است به راس یک هدف(مثلا مترو یا اتاقک بازرسی یا صندوق ساندویچ یا لباس فروشی یا ...) متشکل از مردمی که پشت سر هم ایستاده اند و نه سطحی از هر سو بی کران، پوشیده از مردمی که در هم می لولند و بعدی و قبلی درباره شان غیر قابل تعریف است. و...
-
پرسش و پاسخ
سهشنبه 17 فروردین 1395 04:51
"در جستجوی ریچارد"، "قهوه چینی" و حالا "سالومه"، همه دلبستگی سازنده شان به تئاتر را تصویر می کنند؛ اما به کمکِ ابزار سینما. حاصل، هیچ وقت یک تئاترِ تصویربرداری شده نبوده، بلکه تصویرِ تئاتر، روایتی از آن بوده است. نه چنان که جدیدترین خاطره مشترک جهانی، "بردمن"، فورا در اذهان...
-
فصل تازه
دوشنبه 16 فروردین 1395 16:21
آن چه گذشت... ابلیس پا میشه میره پیش ضحاک و بهش میگه "پسر جون! وقتی میشه پدر رو کُشت و هر چی داره رو صاحب شد، تو چرا دست رو دست گذاشتی و پا روی جاده موفقیت نمی ذاری؟" ضحاک هم که هنوز نه مشترک مجله موفقیت بود و نه عضو هیچ NGO ی موفق کننده ای و نه کارت عضویت باشگاه های موفقین رو داشت، بابلیس گفت این سزاوار...
-
معجزه وجود دارد
شنبه 7 فروردین 1395 12:59
این فیلم یک معجزه است: داستان پر کشش و پر جزئیاتی که به هیچ دامی نمی افتد؛ نه پرگوست، نه نصیحت گر، نه انشامانند، نه دیکته نویس، نه شعاردهنده، نه سیاه نما، نه احساسات گرا، نه روشنفکرنما*. مختصر، در تعادل کامل از منظر انواع مجاز و غیر مجاز دواجاتِ محبوب. داستانی که به دست کارگردانِ بدون اعتیادی افتاده است و در اجرا هم...
-
هنرمند
پنجشنبه 5 فروردین 1395 23:29
هنرمند کسی است که معنایی به معناهای جهان بیافزاید؛ تاثیری(لذتی شاید) ماندگار در روح و جان و ورای زمان و مکان تولید کند؛ تکرار نشدنی و غیر تکراری باشد؛ در هر آن چه تولید می کند، چیزی جز صورت ظاهر، فلسفه ای، معنایی، عمقی شاید، نه نهفته که هویدا باشد. اگر هنرمند هم این هاست، یوهان کرایف که از امروز دیگر جسمی برای نگه...
-
زندگی
دوشنبه 2 فروردین 1395 22:51
هر یک نفر یعنی یک آمدن، یک بودن و یک رفتن سرجو لئونه و کلودیا کاردیناله در پشت صحنه روزی روزگاری در غرب once upon a time in the west/C'era una volta il West (Sergio Leone)-1968
-
پیشرفت
یکشنبه 1 فروردین 1395 13:15
آن چه گذشت.. اون وقتی که یکی بود یکی نبود، یه آقا جمشیدی بود که پادشاه بود. منم گفت با فره ایزدی همم شهریاری همم موبدی* ما هرچی داریم از دوره جناب جمشید داریم: از پارچه و لباس و آجر و زره و شمشیر بگیر تا عطر و جواهرات و دوا درمون و دریانوردی و همین امروزِ نوروز رو سر سال نو هرمز فرودین برآسوده از رنج روی زمین بزرگان...
-
یکی بود یکی نبود
سهشنبه 25 اسفند 1394 22:45
آنچه گذشت... خب یکی بود یکی نبود؛ البته قبلش یه طهمورثی هم بود که مر او را یکی پاک دستور بود که رایش ز کردار بد دور بود اسمش هم شهرسپ بود و همه روزه بسته ز خوردن دو لب بپیش جهاندار برپای شب چنان بر دل هرکسی بود دوست نماز شب و روزه آیین اوست اینه که راه راست با تمامی علائم راهنمایی و رانندگی و طرح های تشویقی و...
-
تقدیر و تشکر
یکشنبه 23 اسفند 1394 23:21
حالا که داریم روزهای سال را تمام می کنیم تا یک یکانِ جدید بگذاریم برای ترکیب های تکراریِ تاریخِ کنارِ امضاها یا بالای نامه ها و فرمهامان، وقت خوبی به نظر می رسد برای بررسیِ دست آوردهای سینماییِ سال گذشته و تقدیر و تشکرِ بدونِ اهدای جانورهای طلایی و نقره ای و بلوری. کشفِ " اتاق موسیقی " و تماشای " دنیای...
-
بار
پنجشنبه 20 اسفند 1394 17:01
آدم ها معمولا از سفرهاشان یادگار بر می دارند و سوغات می آورند؛ سالهاست. من هم برداشته و آورده ام. یکی از محبوب ترین هایش برایم، کلکسیونِ حدودا 40 تصویریِ سگ هایی که بی در نظر گرفتنِ زمان و مکان و باقیِ در نظر گرفتنی های ممکن، میلِ خواب را بی درنگی به عملِ خوابیدن تبدیل کرده اند و هیچ محرک محیطی هم بر ایشان کارگر نبوده...
-
از اول به دوم و برعکس
سهشنبه 18 اسفند 1394 22:27
دلیل لازم بود فرض کنید به مناسبت هشتمِ مارس از آرشیو وبلاگ قدیمی من بیرون آمده است: از اول به دوم و برعکس + نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲ ساعت 15:41 شماره پست: 1073 راحت می توان In a lonely place * را در تحلیل وضعیت روحی مردی دانست، که لابد نامی جذاب و شایسته مطالعه در روان شناسی دارد این کلا ناگهانی و شدید...
-
توانایی
سهشنبه 18 اسفند 1394 21:50
می توانیم به تلاشِ سازندگان "جهنم" بخندیم؛ نپسندیمش. می توانیم تکنولوژی قرن بیست و یکمیِ دم دستمان را نگاه کنیم و به حال ایشان تاسف بخوریم؛ حتی به حال افکارشان، اگر دلمان خواست با آن بادی که امروز می وزد و بعضی ها دوست دارند روشنفکری صدایش کنند(بی آن که باشد) برویم یا همان نوازش شویم. اما نمی توانیم شجاعت...
-
رهایی
یکشنبه 16 اسفند 1394 21:45
ترکیب موفق موهای بلند بازیگران و باد همیشه وسوسه فیلمسازها و لذت تماشاگران بوده است. معمولا برای به کار بردنِ این ترکیب، دوربین را برابرِ چهره بازیگر قرار می دهند و از باد خواهش می کنند که هنرِ خود را به نمایش بگذارد و دکمه ضبط را فشار می دهند. حاصل، تصویرِ زیبایی است که تنها از توان فیزیکیِ باد بهره برده است و نوازش...
-
گرم و سرد
جمعه 14 اسفند 1394 21:06
آن چه با تحقیر و تمسخر درباره هندی ها می گویید ولی درباره آمریکایی ها کاملا ندید می گیرید یا با تکبیر و تفخر می گوییدش را این بار می توانید هر طور که صلاح می دانید درباره ژاپنی ها بگویید: نابخشوده شان بازسازی یک نابخشوده آمریکایی است که بنده در کودکی یا شاید نوجوانی،اصلا بگیریم جوانی جوری دیده ام که جز یکی دو لحظه چیز...
-
در گرویدن به واقعیت
یکشنبه 9 اسفند 1394 20:46
جایی، گوشه ای از یکی از خیابان های یکی از شهرهای هندوستان، پسرکی توریستی را هدف گرفته و با دست مدام تقاضای پول را نمایش می دهد و با زبان هم به تقاضایش هم آب می دهد و هم تاب که خب دانش توریست به فهمیدنش قد نمی دهد؛ مال راهنمایش قد می دهد. به توریست می گوید: «بهش پول ندید. نه مدرسه میره، نه کار می کنه..» سواد پسرک هم...
-
ترجیح
دوشنبه 3 اسفند 1394 22:28
گیرم که اصلا اهل انیمیشن نیستید؛ از اساس به هرگونه تصویر متحرک آلرژی دارید؛ به محض توجه هرکسی در شعاع نوزده متریتان به سینما، وقتتان فورا شروع به تلف شدن می کند و باید بی درنگی خودتان را از محدوده دور کنید و به ادعیه و آموزش های مفید مکتوب و مستور در چهره های مقدسِ آویخته به دیوارهای وجودتان پناه ببرید تا سم این حرکت...
-
نگاه کردن
یکشنبه 2 اسفند 1394 11:53
در من؛ از من؛ بر من؛ رو به روی من؛ نه من! The humbling (Barry Levinson)-2014
-
قدرِ عرق کارگر
جمعه 30 بهمن 1394 19:28
همه می گویند امسال طلسم لئوناردو دی کاپریو شکسته می شود و آکادمی اسکار، بالاخره مجسمه طلاییش را در دستان او می گذارد. گمانم همه درست می گویند، چون آکادمی اسکار معمولا به چشم کارگر به بازیگر نگاه می کند و بر اساسِ سختی کار به او پاداش می دهد، نه بر اساس دستاورد هنری؛ مثلا سرد و گرم بودنِ آب و هوای محل فیلم برداری،...
-
روزی روزگاری جایی
جمعه 23 بهمن 1394 11:29
سه یادگار از روزهایی که هنوز بیگ بنگ بلاگفا رخ نداده بود و هنوز عده ای از وبلاگ نویس ها درگیر هزار جور مسئله مهم و جدی نشده بودند و وقت برای با هم به چیزی فکر کردن داشتند: سومین تلاش برای رنگا* + نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۳ ساعت 18:11 شماره پست: 1224 پس از حدود 50 روز و با مشارکت 10 نفر، این پست در...